سینما نباید به بازیگر باج بدهد؛ تحریمکنندگان قراردادهای چندساله برای سریال دارند
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۷۲۹۹۳
عوامل فیلم «آنها مرا دوست داشتند» که به گفته خودشان در پی حضور در جشنواره مورد هجمه بسیاری قرار گرفتهاند، میگویند تحریم کنندگان قراردادهای چندساله برای سریال دارند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی ایران اکونومیست، نشست خبری فیلم سینمایی «آنها مرا دوست داشتند» به تهیهکنندگی و کارگردانی محمدرضا رحمانی در پردیس ملت برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محمدرضا رحمانی تهیهکننده و کارگردان، ایرج رحمانی و مهسا اسماعیلی از بازیگران این فیلم در نشست خبری این فیلم سینمایی حضور داشتند.
محمدرضا رحمانی تهیهکننده و کارگردان این فیلم گفت: «آنها مرا دوست داشتند» فیلمی است که با سینمای مستقل گره خورده و شاید ارزانترین فیلمی که ساخته شده و من سابقه ساخت این مدل فیلم را قبلا هم داشتم. درضمن فیلم نقصهای فنی هم دارد که امیدوارم بتوان آن را رفع کرد.
وی افزود: قبل از اینکه من را به عنوان کارگردان بشناسند، دوستان و مخاطبان سینما من را در جایگاه نویسنده میشناسند. ایده خرید و فروش نوزاد که در فیلم آنها «مرا دوست داشتند» به آن اشاره شده، مربوط به 10 سال پیش بازمیگردد و در اطرافم دیدم. پس از آن، تحقیقات میدانی و آماری را شروع کردم به چیزهای عجیبی در زمینه دزدیدن کودکان رسیدم. حدود 4 سال پیش فیلمنامه را شروع به نوشتن کردم. البته این را بگویم که از نظرِ منِ صاحب فیلم، موضوع فیلم شرافت، امید و نجات جان یک انسان است.
رحمانی کارگردان فیلم در پاسخ به این پرسش که چرا این فیلم سیاه است، توضیح داد: تمام فیلمهایی که تا به الان کار کردهام، موضوعات اجتماعی داشته است. من مفهوم سیاه را متوجه نمیشوم. سؤال من همیشه این بوده که دیگران سیاهنمایی را چگونه معنا میکنند. ما برای ساخت «آنها مرا دوست داشتند» تلاش کردیم تا همه چیز براساس واقعیت باشد. حتی در سکانس قهوهخانه، افراد حاضر در آنجا بازیگر نبودند و زندانیهایی بودند که به تازگی آزاد شده بودند.
وی اضافه کرد: برای ساخت این فیلم ما به دنبال لوکیشنهای واقعی بودیم. به سراغ جنوب تهران رفتیم تا ببینیم کجا را میتوان پیدا کرد که کاملا واقعی باشد. به همین دلیل به منطقه «خلازیر» رسیدیم. آنجا مکانی است که برخی مردم در فاضلاب و زیرزمین زندگی میکنند. در این مکان ساخت و ساز امکانپذیر نیست و بیشتر مکانهایی برای ضایعات وجود دارد. آنجا منطقهای عجیب است و فردی را شناختم که کارمند نیروی انتظامی بوده و اکنون معتاد شده است.
ایرج رحمانی بازیگر «آنها مرا دوست داشتند» در ادامه تصریح کرد: امیدوارم که خوب باشید، ابراز همدردی میکنم با زلزلهزده خوی. ما بخشی از فروش این فیلم را به این مردم عزیز کشورمان تقدیم میکنیم. من مدیر تولید مجری طرح، بازیگر و انتخابگر بازیگران هستم. یک تنه پای فیلم ایستادم. هفت نفر از هنرجوهای من در اینجا نشستهاند. نمیدانم جرمم چیست که در جشنواره فجر شرکت کردم. جشنواره انتخاب من بوده است. مورد بیاحترامی قرار گرفتم چراکه پای مهسا اسماعیلی و لیلا بلوکات ایستادم و بقیه بازیگران سرشناس، پروژه را رها کردند.
ایرج رحمانی انتقاد خود از بازیگران را اینگونه بیان کرد: من خوشحال هستم پای بازیگرانی همچوت لیلا بلوکات و مهسا اسماعیلی ایستادم زیرا خیلی از بازیگرانی که قرار بود در فیلم حضور داشته باشند، انصراف دادند و میگفتند ما مقابل این افراد بازی نمیکنیم. همه بازیگران در نشست خبری حضور پیدا نکردند. چرا زمانی که دستمزد پولشان کمی عقب افتاده، سریع اعتراض میکنند؟ چرا سینمای ایران بازیگرمحور است؟ شما بازیگرانی که اینگونه پشت فیلم را خالی میکنید تاریخ مصرفتان خاموش شده است. بازیگری که اکنون فاز حمایت از مردم را برداشته به من میگفت برای قرارداد 20 روزه، 3 میلیارد پول میگیرم. مگر کسی میتواند فرهنگ کشور را تحریم کند؟ اینها چه کسانی هستند که تحریم میکنند؟
رحمانی در ادامه تصریح کرد: من اخیرا دادگاه بودم آن هم برای تأمین پول فیلم. بازیگرهای مطرح گفتند میمانیم اما پشت ما را خالی کردند. خیلی از این بازیگران فقط اعتبار اینستاگرامی دارند. ما داریم باج میدهیم. یک خدماتی 4 میلیون میگیرد و شنیدهام یک بازیگر روزی 200 میلیون گرفته، چرا فکر میکنید سینمای ما محتاج شما است. سینما محتاج بازیگر نیست.
بازیگر و مدیرتولید فیلم «آنها مرا دوست داشتند» بیان کرد: سینما محتاج بازیگر نیست. سوپراستارهایی مانند ابوالفضل پورعرب، رامبد شکرابی، حدیث فولاوند، سروش گودرزی و... نیستند؟ ما امروز باید التماس کنیم که بیایید برای فیلم بلیت بگیرید؟ ما باید امروز تدبیری بیندیشیم. آقای بازیگری که اکثرتان دو تابعیتی هستید، برای ما فاز روشنفکری در نیاورید. شما در آپارتمان لاکچریتان نشستهاید و غم مردم خوی را میخورید؟
وی اضافه کرد: فیلم ما هزارتا مشکل دارد. روز اول فیلم، به نسخه ما چندتا مشکل وارد کردهاند. مگر وزارت فرهنگ و ارشاد به ما مجوز ندادهاند؟ پس چرا باز هم در نسخهای که در جشنواره فیلم فجر قرار بود نمایش داده شود باز هم ایراد به آن وارد شده؟
رحمانی انتقادات خود را ادامه داد و تشریح کرد: اعتراض و نقدم به بازیگرانی است که امروز به سینما خیانت میکنند. شاید اگر مثل خیلیها دلار میخریدم به جای فیلمسازی، اوضاعم بهتر بود. آیا جشنواره فیلم فجر در سال 90، 88، 98، و... حکومتی نبود؟ امسال که فیلم ما در جشنواره حضور دارند از نظر شما ملحد شدهاند؟ خوشبختانه مردم ما آگاه هستند و گول بازیهای شما را نمیخورند.
وی افزود: سینما وابسته به بازیگر است اما به بازیگر نباید باج دهد. زمانی که بازیگر تصمیمگیرنده میشود، اوضاع بهم میریزد. پدر من آپاراتچی بوده و من از 5 سالگی در سالنهای سینما رشد کردم. این را هم بگویم که اگر برخی معتقدند که من سینما را نمیشناسم، بالاخره یاد خواهم گرفت در حالی که همانطور گفتم من سالیان سال است در این حوزه کار میکنم.
مهسا اسماعیلی بازیگر فیلم «آنها مرا دوست داشتند» گفت: نقش آفرینی من در این فیلم بسیار شیرین و تجربه بسیار بزرگی است که خیلی منتظرش بودم. نگاه مخاطب برایم همیشه مهم تر از هر چیزی است، امیدوارم آنها هم راضی باشند.
کارگردان فیلم «آنها مرا دوست داشتند» ذکر کرد: ایرج رحمانی واقعیات را گفت اما معتقدم باید انصاف را هم باید رعایت کرد. بالاخره هر کس که معروف شده، تلاشهایی هم کرده است. کارهایی که با ایرج رحمانی ساختهایم، سوپراستار هم در آنها حضور داشته است.
وی افزود: موسیقی فیلم انتخابی نیست و آهنگساز فیلم بهنام ابتهی هست. البته موسیقیای که در فیلم شنیدید اصلی نیست و در نسخه بعدی تصحیح خواهد شد. فیلم هم ایرادات تدوین و مونتاژ دارد که رفع خواهد شد.
این هنرمند درباره تحریم جشنواره فیلم فجر تأکید کرد: هنر در طول تاریخ تحریم شدنی نیست؛ نه تنها هنر بلکه سینما را هم نمیتوان تحریم کرد. این که بخواهیم سینما را تحریم کنیم، مصداق حرف کسانی است که تجزیهطلب هستند. آن افرادی که حرف از تحریم جشنواره فیلم فجر میزنند، خودشان سر چند پروژه فیلم و یا سریالاند. همه هنرمندان ما شریف و نجیب هستند بلکه سینما و هنر را در معرضی قرار دادند که تیرها به سمت ما روانه میشود.
رحمانی با اشاره به تعریف سیاهنمایی خاطر نشان کرد: سیاهنمایی لفظ اشتباهی است. زمانی که سیاهی وجود نداشته باشد و ما بخواهیم به زور و خیالی زندگی را بد نشان دهیم یعنی سیاهنمایی کردهایم.
منبع: خبرگزاری تسنیممنبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: آنها مرا دوست داشتند مرا دوست داشتند جشنواره فیلم فجر مهسا اسماعیلی ایرج رحمانی سیاه نمایی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۷۲۹۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بدهکاری سینما و تلویزیون به روز معلم
سهم مدیوم سینما در مورد پرداختن به شغل یا شخصیت معلم مانند دیگر مشاغل است و فیلم مشخصی که به این قشر مهم و ابعاد کاری و فعالیتی آنها بپردازد به تعداد انگشتهای یک دست هم نمیرسد. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، پرداختن به کسوت و جایگاه معلم در آثار سینمایی و تلویزیونی طی چند دهه اخیر در کشورمان فراز و فرودهای زیادی داشته، اما واقعیت این است که هر چقدر تلویزیون در این مسیر با تولید آثار متنوع عملکرد بهتری دارد، سینما کمتر اثر شاخصی با محوریت شخصیت معلمان داشته و صرفاً در برخی تولیداتش به عنوان یک کاراکتر پیشبرنده قصه و درام خودنمایی کرده است.
روز معلم برای خیلیها مترادف با خاطرات نوستالژیک دوران مدرسه است. آثاری در سینما و تلویزیون پخش شده که کسوت معلمی را به اشکال مختلف نمایش دادند و ثبت کردند. از همین ابتدا باید این نکته را مورد توجه قرار داد که سینمای کشورمان برای گرامیداشت مقام معلم، اثر درخوری تولید نکرده است. البته در خصوص این کمکاری در سینما برخی معتقدند نفس غیرقابل پیشبینی بودن زمان اکران فیلمها کمتر این اجازه را میدهد که در این رابطه اثری شکل بگیرد. اگرچه این جمله بیشتر بهانه است تا استدلال، ولی مسئولیتپذیری تلویزیون در این زمینه بیشتر از سینما بوده و گواه آن هم تولید سریالهای متعددی است که به برخی از شاخصهای آن اشاره میکنیم.
معلمان در سریالهای نوستالژیک
سریال «دبیرستان خضراء» ساخته اکبر خواجویی، محصول سال 1374 از جمله آثار تلویزیونی است که با محور قرار دادن رابطه معلمان با دانشآموزان برای بسیاری از مخاطبان خاطرهسازی کرده است. هسته اصلی این سریال مدرسه دخترانهای بود که با پی گرفتن دغدغهها و مشکلات دانشآموزان دختر نوجوان سعی داشت مشکلات این گروه سنی را به تصویر بکشد. با این حال محوریت خاص قصه روی شخصیت شکیبه با بازی «آزیتا حاجیان» متمرکز است که سعی میکند ضمن برطرف کردن دغدغههای خاص این قشر از جامعه دانشآموزی با انجام فعالیتهای مثبت و ثمربخش خود چهرهای مناسب برای مخاطب به نمایش بگذارد.
سریال «قصههای مجید» به کارگردانی مرحوم کیومرث پوراحمد، محصول سال 1369 تلویزیون نیز یکی از خاطرهانگیزترین سریالهاست که براساس کتابی با همین نام (قصههای مجید) از هوشنگ مرادیکرمانی ساخته شد. «قصههای مجید» روایتگر لحظههای کودکی یک نوجوان به نام مجید است که با مادربزرگش (بیبی) تنها در یک خانه قدیمی زندگی میکند. این سریال که در دهه 70 از تلویزیون پخش شد و همچنان هم از شبکههای مختلف سیما از جمله آی فیلم در حال بازپخش مجدد است در بخشهای زیادی به اتفاقات و موضوعاتی میپردازد که برای شخصیت مجید در مدرسه رخ میدهد یا ریشه دارد که انصافاً بخشهای خاطرهانگیزی از سریال به نحوه تعامل و شیوه برخورد مسئولان مدرسه اعم از مدیر، ناظم و معلمان با دانشآموزان میپردازد. این سریال آنقدر مورد توجه مخاطبان و مدیران تلویزیون قرار گرفت که چهار ماجرای آن به چهار فیلم سینمایی تبدیل شد و روی آنتن شبکههای مختلف سیما رفت.
سریال «بچههای مدرسه همت» به کارگردانی رضا میرکریمی، محصول سال 1376 تلویزیون هم یکی دیگر از این آثار است که محتوای آن درباره تعدادی دانشآموز است که در مدرسه شبانهروزی «همت» همزمان تحصیل و زندگی میکنند و هر بار با ماجرایی تازه روبهرو میشوند. سریال «مدرسه ما» به کارگردانی داریوش یاری، محصول سال 1388 هم درباره دانشآموزان یک مدرسه راهنمایی است که کارهای دانشآموزان باعث ایجاد جنجال و مشکلاتی میشود. شخصیت «کیهان» با بازی علی اوسیوند، معلم جدید ادبیات است که در میانه سال تحصیلی جایگزین معلم دیگری میشود و با ورودش تغییرات مثبتی در مدرسه ایجاد میکند. سریال «مدرسه مادربزرگها» به کارگردانی غلامرضا رمضانی، تولید سال 1375 از جمله آثار تلویزیونی است که به بحث نهضت سوادآموزی میپردازد. قصه اصلی این سریال در مورد تعدادی خانم میانسال است که خانم معلم جوانی با بازی الهام پاوهنژاد دارند و در هر قسمت ماجراهای جالبی را به وجود میآورند.
فیلمهای انگشتشمار سینما
سهم مدیوم سینما در مورد پرداختن به شغل یا شخصیت معلم مانند دیگر مشاغل است و فیلم مشخصی که به این قشر مهم و ابعاد کاری و فعالیتی آنها بپردازد به تعداد انگشتهای یک دست هم نمیرسد.
«جنگ اطهر» اولین اثر سینمایی پس از انقلاب است که در آن به معلم، مدرسه و دانشآموز پرداخته میشود. این فیلم یک سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی به کارگردانی محمدعلی نجفی ساخته شد. این فیلم قصه آموزگار جوان و فداکاری به نام اطهر را روایت میکند که وارد مدرسهای میشود و سعی میکند روابط دوستانهای با شاگردانش برقرار کند. رابطه او با یکی از شاگردان به نام فتاح که وضع خانوادگی نامناسبی دارد بیشتر میشود. اطهر در تدارک اجرای یک نمایشنامه توسط دانشآموزان است، اما مدیر مدرسه مشکلاتی برای او فراهم میکند. اطهر میکوشد فتاح را با واقعیتهای سیاسی و اجتماعی جامعه آشنا کند، اما جانش را بر سر هدفش میگذارد.
«خانه دوست کجاست؟» عباس کیارستمی را که تولید سال 1365 است، میتوان یکی از موفقترین آثار سینمایی در این حوزه دانست که موفقیتهای بینالمللی بسیاری کسب کرد. این فیلم قصه پسربچهای را روایت میکند که متوجه میشود دفتر دوستش را به اشتباه برداشته است. بنابراین از خانه بیرون میرود تا او را پیدا کند و دفتر را به او پس بدهد، اما راهی دشوار و دراز در پیش است و فرصتی اندک. کیارستمی در این فیلم به ترس دانشآموزان از تنبیه معلمان میپردازد.
کارگردانهای زیادی در مدیوم سینما تصویرگر معلمان بودند، اما تنها برخی از این سریالها و فیلمها در ذهن مخاطبان ماندگار شدهاند. یکی از کارگردانهایی که بیشترین تعداد پرداخت به این قشر از جامعه را در کارنامه کاریش دارد، پوران درخشنده است. این بانوی فیلمساز کشورمان در بسیاری از آثارش کاراکتر معلم دیده میشود صرفنظر از خوب و بد یا درست و غلط بودن شخصیتپردازی که نسبت به آنها صورت گرفته است. فیلم سینمایی «پرنده کوچک خوشبختی»، تولید سال 1366 به کارگردانی این بانوی فیلمساز کشورمان است که با نگاهی متفاوت به دنیای معلمان و دانشآموزان میپردازد.
فیلم سینمایی «بمب؛ یک عاشقانه»، تولید سال 1396 نزدیکترین تجربه سینما در پرداختن به این قشر با کارگردانی پیمان معادی است که قصه اصلیاش به دوران هشت سال دفاع مقدس و اوج بمبارانها مربوط میشود، اما بسیاری از سکانسهای این فیلم در یک مدرسه میگذرد و به نوعی روایتگر وضعیت مدرسهها و تحصیل در آن دوران است.
با این حال به نظر میرسد هنوز فیلم شاخصی درباره مقام معلم در سینما ساخته نشده، در حالی که اهمیت این قشر در جامعه قابل کتمان نیست.
منبع: جوان
انتهای پیام/